شهید مرحمت بالازاده
 
آخرين مطالب
بدون شرح ... نوجوانان قديم !
شهید علیرضا ریگی
سوگنامه
یادگاری های بجا مانده از سردار شهید حسینعلی عالی
سفرنامه ابن السبیل
توسل به حضرت زهرا (س)
قطعه برگزيده نخستين جشنواره شعر دفاع مقدس
زندگی نامه سردار شهید حاج مهدی زین الدین
زندگی نامه سید اهل قلم شهید سید مرتضی آوینی
وصیت نامه سردارشهید سید کمال فاضل
زندگینامه شهید احمد کاظمی به روایت تصویر
شهید مرحمت بالازاده
کَلَمح ِ البصر اَو هوَ اَقرَب
آخرین دست نوشته های شهید محرابی پناه
آنان که داشتند هوس کرببلا...
گمنامی من...
سلام ای سرزمین شلمچه
کربلایی دیگر
جز لبخند چیزی نگفت
سردار عاشورایی
هم نفس با لاله
آخرین نوشته دکتر چمران
حجاب...
آی خاکی ها...
پیکر سالم
یاد شهیدان
آرشيو مطالب
ارديبهشت 1391
پيوندهاي روزانه
حمل ماینر از چین به ایران
حمل از چین
پاسور طلا
الوقلیون
آرشيو پيوندهاي روزانه
پيوندها
۞مـداحــــــی نیــــوز۞
هیئت مکتب العباس(ع)جنوب تهران
شهدای دارالولایه سیستان
ردیاب خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان زمین جای ما نیست . . . و آدرس shahdeisar.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





شهید مرحمت بالازاده


آن روز که سراسیمه به تهران آمد 13 ساله بود. نوجوان کم سن و سال اردبیلی. به پدر و مادرش گفته بود کار مهمی پیش آمده که باید به تهران برود، اما نگفته بود چه کاری؟

 وقتی با اصرار از پدر و مادر اجازه گرفت، بی‌درنگ راهی تهران شد. شنیده بود که باید به خیابان پاستور برود و رفت. هر طور بود وارد ساختمان ریاست جمهوری شد. می‌گفت باید حتماً رئیس جمهور را ببیند. کار آسانی نبود. با پادرمیانی این و آن بیرون ساختمان ریاست جمهوری منتظر ماند. آن روزها، آقا، رئیس جمهور بود، حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای. وقتی آقا برای رفتن به مراسمی از ساختمان بیرون آمدند، مرحمت بالازاده، خودش را به ایشان رساند، تلاش محافظان نتیجه‌ای نداشت، چون آقا به اشاره اجازه داده بود. مرحمت 13 ساله، با لهجه شیرین آذری و شاید هم به زبان آذری گفت؛ آقا! یک خواهش داشتم، آقا با مهربانی حالش را پرسیدند و نامش را. و بعد؛ خب. چه خواهشی پسرم؟ مرحمت که هیجان‌زده بود، نفس عمیقی کشید و گفت؛ آقا! خواهش می‌کنم به آقایان روحانی و مداحان دستور بدهید که دیگر روضه حضرت قاسم(ع) نخوانند! آقا- شاید با تعجب- پرسیدند چرا فرزندم؟ و مرحمت که حالا دیگر بغضش ترکیده بود و هق‌هق گریه امانش نمی‌داد، با کلماتی بریده بریده گفت؛ آقا! حضرت قاسم(ع) هم مثل من 13 ساله بود که امام حسین(ع) به او اجازه میدان داد، ولی فرمانده سپاه اردبیل اجازه نمی‌دهد به جبهه بروم. می‌گوید 13 ساله‌ها را نمی‌فرستیم...

مرحمت 13 ساله به اردبیل بازگشت، اما برخلاف دیروز که از اردبیل به تهران می‌آمد، دلگرفته و غمزده نبود. از خوشحالی در پوست نمی‌گنجید، دلش برای این که زودتر برسد، پر می‌کشید. کاش اتوبوس هم پر داشت.

مرحمت بالازاده با نشان دادن مجوز آقا وارد تیپ عاشورا شد - چه نام بامسمایی- شجاعت و درایت را با هم داشت و همه در حیرت که این همه در یک نوجوان 13 ساله چگونه جمع شده است. بر و بچه‌های تیپ عاشورا چهره مهربان و جدی مرحمت را از یاد نمی‌برند. بیشتر اوقات کنار فرمانده خود شهید مهدی باکری دیده می‌شد. روز 21 اسفند 1363 در عملیات بدر در جزیره مجنون شهید شد. آقا مهدی باکری هم در همان عملیات به شهادت رسید.

مرحمت بالازاده‌ها، حسین فهمیده‌ها و نام آوران گمنام دیگری از این دست، در جبهه‌های جنگ تحمیلی، در بدر، خیبر، کربلای4، والفجر8 و... فراوان بوده‌اند. در نبرد 33 روزه حزب‌الله با صهیونیست‌های وحشی نیز رد پای آنها را به فراوانی می‌توان دید، در صور، در صیدا، بعلبک. و این روزها در غزه. همه جا کربلاست و همه روزها عاشورا.

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





فاطمه مرادیان | 21:18 - پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:,
+ |
منوي اصلي
خانه
پروفايل مدير وبلاگ
پست الکترونيک
آرشيو وبلاگ
عناوين مطالب وبلاگ

درباره وبلاگ

بسم رب الشهداء و الصدیقین اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و جعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه ... ما فداییان سید علی و خاک پای آقا هستیم ... شهدا هم تاج سر و عزیز دل ما هستند... عکس پروفایلم یه آرزو از ته قلبمه... لبیک به این عمار اقا که دلمو لرزوند... تقدیم به حضرت ماه : نمازم را قضا کرده تماشا کردنت ای ماه بماند بین ما این رازها بینی و بین الله من استغفار کردم از نگاه تو نمیدانم اجابت می شود این توبه کردن های با اکراه ...!

نويسندگان
فاطمه مرادیان
ساير امکانات

RSS

POWERED BY
LoxBlog.COM

لبخندهاي خاكي

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 16
بازدید هفته : 28
بازدید ماه : 27
بازدید کل : 56075
تعداد مطالب : 64
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1



طراح قالب